2
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه باقرالعلوم ع
3
دانشیار گروه فلسفه غرب دانشگاه اصفهان
چکیده
حکیم ملّا حسن لاهیجی، حکیم و فقیه دوران صفویّه و از شاگردان فیض کاشانی و قاضی سعید قمّی میباشد که بیش از سی رساله و کتاب در زمینههای گوناگون مانند کلام، فلسفه، فقه، حدیث و دعا از وی بهجا مانده است. ایشان رسالۀ حقیقةالنفس را در ردّ گفتار کسانی که منکر تجرّد نفس ناطقهاند، نگاشته است. ازاینرو ابتدا گفتار آنان را تبیین نموده و سپس کوشیده است مطالب ایشان را تحلیل و بررسی نماید. حکیم لاهیجی در ابتدا اظهار میدارد که شایسته است انسان به جوهر مجرّد باقی یا همان نفس ناطقۀ وی تعریف شود. در دیدگاه او، معنای حیوان بر انسانِ مادّی بهعنوان جنس، صدق میکند، امّا چنین معنایی بهدلیل عاری بودن انسان موجود در عالم عقل از وضع، مکان و … صدق نخواهد کرد. وی از تعریف مشهور حکما برای تعریف ناطق استفاده نمیکند؛ زیرا این تعریف نمیتواند تمایزی واضح میان انسان با عقول و نفوس فلکی بیان کند. ازاینرو وی میکوشد تعریف دیگری ارائه کند که تنها مختصّ به انسان باشد. این نوشتار دیدگاه حکیم لاهیجی را بررسی نموده و برخی از کاستیهای نظریات وی را نشان داده است. همچنین درپایان نسخۀ تصحیح شدۀ رسالۀ حقیقةالنفس ارائه شده است.