1
دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
2
استاد گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
موضوع این نوشتار، تبیین و تقویت دیدگاهی کاملاً صدرایی است که از سوی حکیم الهی، جوادی آملی مطرح گردیده و در سالهای پایانی از سوی برخی نقد و انکار شده است. در این جُستار، نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی، نخست، نظریۀ جداانگاری حقیقت علم از وجود ذهنی (به تقریر استاد جوادی آملی) را تبیین نموده، سپس مبانی و اصولی را که بهعنوان مبانیِ دقیق صدرایی از آن یاد میشود (همانند اصالت هستی با تقریر وحدت شخصیۀ وجود؛ عینالکمال و کلالکمال بودن وجود، بسیطالحقیقه بودن یا جهان صغیر/ کبیر بودن نفس و نظریۀ انکشاف نفس) در راستای استحکام دیدگاه یادشده به کار بردهاند. هدف نوشتار حاضر این است که از طریق بازخوانی نظریۀ حکیم جوادی آملی، دیدگاه واقعیِ حکمت متعالیه دربارۀ چیستیِ «علم» روشن گردد. برونداد پژوهش حاضر نیز، جایگزینی واژۀ «وحدت» برای «علم و عالم» بهجای واژۀ «اتّحاد» است؛ زیرا بر اساس مقدمات به کار رفته در انگارۀ یادشده، بهویژه لحاظ هستیِ خارجی برای علم و مساوقت آن با وجود، طرح هر گونه دوگانگی میان فاعل شناسا و حقیقتِ علم، بیمعنا است.